اقرار به تسلیم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اقرار به تسلیم (قرآن). مسلمانان موظف اند در مقابل اوامر خدا سر تسلیم داشته باشند و عمل کنند و نتیجه آن دارا شدن قلب سلیم است.
فرزندان یعقوب اقرار به تسلیم در برابر خداوند، هنگام مرگ پدر کردند: ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم و اسمـعیل واسحـق الـهـا واحدا ونحن له مسلمون.آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چیز را می پرستید؟» گفتند: «خدای تو، و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم.» اعتقاد جمعی از یهود این بود که یعقوب به هنگام مرگ فرزندان خویش را به دینی که هم اکنون یهود به آن معتقدند (با تمام تحریفاتش) توصیه کرد، خداوند در رد اعتقاد آنان این آیه را نازل فرمود. چنان که بیان شد از ظاهر خود آیه نیز بر می آید که گفتگو و سخنی در میان بوده و جمعی از منکران اسلام مطلب نادرستی را به یعقوب پیامبر خدا نسبت می دادند. قرآن برای رد این ادعای بی دلیل می گوید: مگر شما به هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید حاضر بودید، که چنان توصیه ای را به فرزندانش کرد (ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت). آری آنچه شما به او نسبت می دهید نبود، آنچه بود این بود که، در آن هنگام از فرزندان خود پرسید، بعد از من چه چیز را می پرستید؟ (اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی).آنها در پاسخ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می پرستیم خداوند یگانه یکتا (قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق الها واحدا) و ما در برابر فرمان او تسلیم هستیم (و نحن له مسلمون). آری او توصیه ای جز به توحید و تسلیم در برابر فرمان حق نکرد که ریشه پذیرش همه برنامه های الهی است.از آیه مورد بحث بر می آید که در وجود یعقوب به هنگام مرگ آثار یک نوع ناراحتی و نگرانی از وضع آینده فرزندانش احساس می شد، سر انجام این نگرانی را به زبان آورده پرسید فرزندانم بعد از من چه چیز را می پرستید؟ مخصوصا گفت: چه چیز، و نگفت چه کس را؟ چرا که در محیط زندگی او گروهی بت پرست بودند که در برابر اشیایی سجده می کردند، یعقوب می خواست بداند آیا هیچگونه تمایلی به این آئین در اعماق جان آنها هست؟ اما پس از پاسخ فرزندان آرامش خاطر خود را باز یافت.
وظیفه الهی مؤمنان
اقرار به تسلیم در برابر خداوند و معارف نازل شده بر انبیاء، وظیفه ای الهی برای مؤمنان می باشد:قولوا ءامنا بالله وما انزل الینا وما انزل الی ابرهیم واسمـعیل واسحـق ویعقوب والاسباط وما اوتی موسی وعیسی وما اوتی النبیون من ربهم لانفرق بین احد منهم ونحن له مسلمون.بگویید: «ما به خدا ایمان آورده ایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید، و (همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی قائل نمی شویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم (و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمی شود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم.)» قل ءامنا بالله وما انزل علینا وما انزل علی ابرهیم واسمـعیل واسحـق ویعقوب والاسباط وما اوتی موسی وعیسی والنبیون من ربهم لا نفرق بین احد منهم ونحن له مسلمون.بگو: «به خدا ایمان آوردیم و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده و آنچه به موسی و عیسی و (دیگر) پیامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است ما در میان هیچ یک از آنان فرقی نمی گذاریم و در برابر (فرمان) او تسلیم هستیم.» و نحن له مسلمون...، یعنی در برابر کلیه آنچه ذکر گردید تسلیم هستیم بعضی گفته اند معنای جمله «و نحن له مسلمون» این است که ما نسبت بپروردگار خضوع در مقام اطاعت، و اقرار به بندگی داریم برخی می گویند معنای آن این است که ما نسبت به امر و نهی خدا مطیع می باشیم.فائده این آیه این است که خداوند در ضمن آن ما را امر فرموده است که به خدا و پیغمبران او و آنچه بر آنها از کتب آسمانی و شرایع نازل گردیده است ایمان بیاوریم و ضمنا این آیه رویه کسانی را که میان پیغمبران الهی فرق گذاشتند و به بعضی ایمان آوردند و به برخی ایمان نیاوردند مردود و محکوم ساخته است.این نکته نیز روشن است که ایمان به پیغمبران الهی مستلزم آن نیست که ما به شرایع آنها نیز عمل کنیم. ما در عین حال که همه پیغمبران خدا را تصدیق می کنیم بر خود لازم می دانیم که تنها به شریعت اسلام که کاملترین شرایع الهی است عمل کنیم.از ضحاک نقل گردیده است که می گفت: به فرزندان و خانواده و خدمتگزاران خود نام های پیغمبرانی را که خداوند در قرآن ذکر کرده است تعلیم کنید تا به آنها ایمان بیاورند و آنچه را که بر آنان نازل گردیده است تصدیق کنند زیرا خداوند می فرماید: قولوا آمنا بالله... تا آخر آیه.
اقرار فرعون به تسلیم در برابر خدا
فرعون اقرار به تسلیم در برابر خداوند، هنگام غرق شدن کرد، ولی خدا اقرار او را قبول نکرد:وجـوزنا ببنی اسرءیل البحر فاتبعهم فرعون وجنوده بغیـا وعدوا حتی اذا ادرکه الغرق قال ءامنت انه لا الـه الا الذی ءامنت به بنوا اسرءیل وانا من المسلمین• ءالــن وقد عصیت قبل وکنت من المفسدین.(سرانجام) بنی اسرائیل را از دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، وجود ندارد و من از مسلمین هستم!» (اما به او خطاب شد: ) الآن؟! ! در حالی که قبلا عصیان کردی، و از مفسدان بودی!
← دیدگاه علامه طباطبایی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم