استعارۀ مُطْلَقه نوعی استعاره که بدان از لوازم و ملایمات مستعارٌله و مستعارٌمنه یادی نرود: آویختی آفتاب را دوش/از سلسله های جعد پُر خَم (خاقانی). در این بیت، «آفتاب» استعاره از «روی یار» است، ولی از لوازم آن یادی نرفته است.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] استعاره مطلقه، خلو استعاره از امور متناسب با هریک از مستعارمنه و مستعارله را می گویند. «استعاره مطلقه» استعاره ای است که چیزی از ملایمات مستعارمنه و مستعارله در آن گفته نشود. این استعاره را از آن رو «مطلقه» نامیده اند که از تقیید به اوصاف و احوال طرفین عاری است.