سک زدن

لغت نامه دهخدا

سک زدن. [س ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) فروبردن چوبی که بر سر آن آهنی نوک تیز است بر تن خر و مانند آن برای تیزکردن رفتار فرو برند. ( یادداشت مؤلف ). || به مجاز پیاپی یادآوری در طلب چیزی کردن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(سُ. زَ دَ ) (مص م . ) ۱ - راندن چارپا به وسیلة سک . ۲ - مجازاً: تحریک کردن ، اغوا نمودن .

فرهنگ فارسی

۱ - راندن چارپا به وسیله سک . ۲ - تحریک کردن اغوا نمودن .

ویکی واژه

راندن چارپا به وسیلة سک.
مجازاً: تحریک کردن، اغوا نمودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم