سقاله

لغت نامه دهخدا

سقاله. [ ] ( معرب ، اِ ) رجوع به اسقاله و صقاله و اسکله شود. ( دزی ج 1 ص 660 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم