حاجی سبزواری

لغت نامه دهخدا

حاجی سبزواری. [ س َ ] ( اِخ ) شاعری از مردم سبزوار و بیت ذیل از جمله اشعار اوست :
فلک بگوشه نشینان ستم کند که محیط
همیشه سیلی امواج برکنار زند.
حاجی سبزواری. [ س َ ] ( اِخ ) رجوع به هادی ( حاج ملا.... ) سبزواری شود.

فرهنگ فارسی

شاعری از مردم سبزوار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال درخت فال درخت فال رابطه فال رابطه فال احساس فال احساس