مدمل

لغت نامه دهخدا

مدمل. [ م ُ دَم ْ م ِ ] ( ع ص ) آنچه جراحت را از ریم پاک کرده ، فراهم آرد. ( غیاث اللغات ). هر چه به سبب تجفیف و تکثیف رطوبت سطح جراحت را لزج و چسبنده کرده و دهن زخم را بهم آورد، مانند دم الاخوین. ( فرهنگ خطی ) ( از قانون ابن سینا ). چیز خشک بود که بهم چفساند دهان جراحت را چون دم الاخوین. ( از بحر الجواهر ). التیام دهنده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آنچه جراحت را از ریم پاک کرده فراهم آرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت فال زندگی فال زندگی فال راز فال راز