لغت نامه دهخدا محکم کاری. [ م ُ ک َ ] ( حامص مرکب ) عمل محکم کار. استوارکاری. کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن. قایم کاری: کار از محکم کاری عیب نمیکند.