لغت نامه دهخدا
قلی کندی. [ ق ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر، واقع در 39هزارگزی شمال ورزقان 27500گزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع آن کوهستانی و هوای آن معتدل مایل به گرمی مالاریایی است. سکنه آن 184 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قلی کندی. [ ق ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 63هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 45هزارگزی شمال خاوری شوسه شاهین دژ به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنه آن 153تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، نخود، بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قلی کندی. [ ق ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر، واقع در 51 هزارگزی شمال شهر ملایر و 5هزارگزی خاور راه شوسه ملایر به مهران. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریایی است. سکنه آن 236 تن است.آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، انگور، صیفی و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).