چشم گندم

لغت نامه دهخدا

چشم گندم. [ چ َ / چ ِ م ِ گ َ دُ ]( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) دانه گندم که چاک آن بچشم میماند. ( آنندراج ). چاک دانه گندم. شکافی که بر دانه گندم است:
چشم تنگش بوقت بیداری
گل بابونه است پنداری
چون بیکدیگرش ز خواب نهاد
میدهد آن ز چشم گندم یاد.سلیم ( از آنندراج ).

جمله سازی با چشم گندم

چون به یکدیگرش ز خواب نهاد می دهد آن ز چشم گندم یاد
ستیزه با فلک کم کن که نتواند کند هرگز به زهر چشم گندم تلخ، نان آسیابان را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق استخاره کن استخاره کن فال شمع فال شمع