علاس

لغت نامه دهخدا

علاس. [ ع َ ] ( ع اِ ) طعام. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

فرهنگ فارسی

طعام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس فال راز فال راز