عریفی

لغت نامه دهخدا

عریفی. [ ع َ ] ( حامص ) شغل و خدمت ریاست. ( ناظم الاطباء ): عِرافة؛ عریفی کردن. ( منتهی الارب ).
عریفی. [ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به عریف بن جشم. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).
عریفی. [ ع ُ رَ ] ( ص نسبی ) منسوب به عُریف که بطنی است از حضرموت ، از صدف. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).

فرهنگ فارسی

منسوب به عریف که بطنی است از حضرموت از صدف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال لنورماند فال لنورماند فال نخود فال نخود استخاره کن استخاره کن