سنجنده

سنجنده به معنای عام به چیزی اشاره دارد که قابلیت سنجش یا اندازه‌گیری را دارد. این واژه به عمل سنجش و مقایسه مرتبط است و به نوعی به ابزار یا معیارهایی اشاره دارد که برای ارزیابی و تعیین وزن یا اندازه‌ی اشیاء استفاده می‌شوند. سنجنده به ما کمک می‌کند تا بتوانیم ویژگی‌ها و ابعاد مختلف موارد را مورد بررسی قرار دهیم و درک بهتری از آن‌ها پیدا کنیم. به عبارتی، سنجنده همانند یک وزنه یا معیار است که به ما امکان می‌دهد تا چیزها را با هم مقایسه کنیم و نتایج دقیقی از آن‌ها استخراج کنیم. این مفهوم به ما یادآوری می‌کند که در بسیاری از زمینه‌ها، از علوم دقیق گرفته تا هنر و ادبیات، نیاز به سنجش و ارزیابی وجود دارد تا بتوانیم به درک عمیق‌تری از موضوعات برسیم و تصمیمات بهتری بگیریم.

لغت نامه دهخدا

سنجنده. [ س َ ج َ دَ / دِ ] ( نف ) که سنجد. که به سنجش درآرد. رجوع به سنجیدن شود. || وزان. کشنده. وزن کننده. رجوع به سنجیدن شود.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی را بسنجد و اندازه بگیرد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنکه سنجد کسی را وزن کند ۲ - کسی که اندازه گیرد.

جمله سازی با سنجنده

فلک سنجنده سعدست و رای ناصحش میزان زحل‌کوبندهٔ نخست و فرق حاسدش هاون
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال فنجان فال فنجان فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال عشق فال عشق