صندوق پیل

لغت نامه دهخدا

صندوق پیل. [ ص َ ق ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هودج پیل که بر آن نشینند. ( آنندراج ). برجی که بر پشت پیل نهند. ( ولف ذیل کلمه صندوق ). محفظه مانندی که در جنگها بر پشت پیل نهند و در آن نشینند و بدشمن حمله برند :
به یک سو کشیدند صندوق پیل
جهان شد بکردار دریای نیل.فردوسی.ز صندوق پیلان بباریدتیر
برآمد خروشیدن داروگیر.فردوسی.اکلیلهای پیلان از گوهر است و لؤلؤ
صندوق پیلبانان از صندل و قماری.منوچهری.به بتکده در بت را خزینه ای کردند
در آن خزینه بصندوقهای پیل گهر.فرخی.جهان شد ز صندوق پیلان جنگ
پر از آتش انداز و تیر و خدنگ.اسدی ( گرشاسب نامه ).بعزمی که بر فتح گشتی دلیل
شد از خانه زین بصندوق پیل.امیرخسرو.

فرهنگ فارسی

هودج پیل که بر آن نشینند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان