اسگرد

لغت نامه دهخدا

اسگرد. [ اَ گ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نسربالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه، 40 هزارگزی شمال خاوری کدکن، 7 هزارگزی باختر جاده شوسه عمومی مشهد به تربت حیدریه. سکنه 184 تن. شیعه. زبان فارسی. آب آنجا از قنات. محصول آنجا غلات، چغندر، بنشن و تریاک است. شغل آنها زراعت، گله داری، قالیچه و کرباس بافی. راه آن مالرو می باشد. تابستان از محمدآباد مستوفی میتوان ماشین برد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت