صغل

لغت نامه دهخدا

صغل. [ ص َ غ ِ ] ( ع ص ) مرد خرد و حقیرجثه لاغر باریک قدم مضطرب خلقت بی آرام بدخوی بدخوار. ( منتهی الارب ).آنکه بزاد برآمده باشد به تن خرد. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

مرد خرد و حقیر جثه لاغر باریک قدم مضطرب خلقت بی آرام بدخوی بدخوار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال فنجان فال فنجان فال زندگی فال زندگی