شیرازه گیر

لغت نامه دهخدا

شیرازه گیر. [ زَ / زِ ]( نف مرکب ) شیرازه زن. شیرازه کش. که کتاب و جز آن را شیرازه زند. || پذیرنده شیرازه. کتاب یا دفتر که شیرازه گرفته باشد. شیرازه کرده :
طول امل چه رشته که بر هم نتافته ست
شیرازه گیر نیست دریغا کتاب عمر.صائب.

فرهنگ فارسی

شیرازه زن یا پذیرنده شیراز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم