سکات

لغت نامه دهخدا

سکات. [ س ُ ] ( ع مص ) سکوت. ( اقرب الموارد ). خاموش شدن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِ )آنچه خاموش گرداند کسی را. || خاموشی دراز. || تمامی چیزی. || ماری که تا نگزد معلوم نگردد. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

سکوت خاموش شدن یا خاموشی دراز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب