زهد فروشی

لغت نامه دهخدا

زهدفروشی. [ زُ ف ُ ] ( حامص مرکب ) عمل زهدفروش :
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
این چه عیب است بدین بی خردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست.حافظ.رجوع به زهد و زهدفروش و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

عمل زهد فروش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت