ردک

لغت نامه دهخدا

ردک. [ رَ دَ / رَ ] ( ع اِ ) فعل آن نیامده و مستعمل از آن جاریة رودکة و مرودکة است. ( منتهی الارب ). فعل آن نیامده و مستعمل از آن جاریة رودکة و مرودکة دختر نوجوان خوب صورت و غلام رودک و مُرَوْدَک کودک نوجوان خوش شکل است. ( آنندراج ).
ردک. [ رُ دَ ] ( اِ مصغر ) مخفف رودک است که مصغر رود باشد. ( از فرهنگ لغات شاهنامه ). رجوع به رود و رودک شود.

فرهنگ فارسی

مخفف رودک است که مصغر رود باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال رابطه فال رابطه فال عشقی فال عشقی