دور ترک

لغت نامه دهخدا

دورترک. [ ت َ رَ ] ( ص تفضیلی ، ق مرکب ) کمی دورتر. اندکی دورتر :
چون بر حافظخویشش نگذاری باری
ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک.حافظ.|| بسیار دورتر، به این معنی «کاف » برای تعظیم باشد. ( غیاث ).

فرهنگ فارسی

کمی دورتر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم