لغت نامه دهخدا دورترک. [ ت َ رَ ] ( ص تفضیلی ، ق مرکب ) کمی دورتر. اندکی دورتر : چون بر حافظخویشش نگذاری باری ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک.حافظ.|| بسیار دورتر، به این معنی «کاف » برای تعظیم باشد. ( غیاث ).