دلند

لغت نامه دهخدا

دلند. [ دَ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان فندرسک بخش رامیان شهرستان گرگان. واقع در 10هزارگزی باختر را میان و در کنار راه شوسه رامیان به گرگان با 280 تن سکنه. آب آن از رودخانه و قنات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

دَلَنْد شهری است در بخش مرکزی شهرستان رامیان در استان گلستان در شمال ایران است.
واژه دلند یک کلمه به معنی منطقه ای که پوشیده از جنگل های انبوه است، می باشد. از جمله مناطق دیدنی این شهر پارک جنگلی دلند است که همه ساله مورد استفاده مسافران قرار می گیرد. [ نیازمند منبع] همچنین به عنوان متضاد عنوان دِلَند در گویش محلی منطقه که همان لهجه فندرسکی از گویش های اصیل ایرانی و فارسی است عنوان گِلَند می باشد به معنی جایی که درختان کمتری وجود دارند و عموماً به میانه کوهپایه و دشت گفته می شود اما عنوان دلند در حقیقت مفهومی در لهجه فندرسکی برای سکونتگاه کوهپایه ای یا درون کوه است که مملو از درختان جنگلی بوده و شاید به تعبیر دیگر همان تراکم درختان جنگلی در یک منطقه را در لهجه مذکور با عنوان دلند یاد می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

دَلَند
شهری در استان گلستان، بخش مرکزی شهرستان رامیان. با ارتفاع ۷۰متر، در منطقه ای نیمه جنگلی، در ۶۰کیلومتری شرق شمالی گرگان و ۹کیلومتری غرب شمالی رامیان، سر راه علی آباد به آزادشهر قرار دارد. اقلیم این شهر معتدلِ مایل به گرم و نیمه مرطوب و جمعیت آن ۶,۷۴۵ نفر است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم