درزده

لغت نامه دهخدا

درزده. [ دِ رِ دِ ] ( اِخ ) از قرای نَسَف در ماوراءالنهر و نسبت به آن درزدهی باشد. ( از معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال تماس فال تماس فال چوب فال چوب فال فنجان فال فنجان