خورشید دیدار

لغت نامه دهخدا

خورشیددیدار. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب )خوبرو. جمیل : کنیزکی را دید باجمال ، زیبا، دلال ، عنبرموی ، خورشیددیدار، کبک رفتار. ( سندبادنامه ص 138 ).

فرهنگ فارسی

خوبرو جمیل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال عشقی فال عشقی فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو