خط نویس

لغت نامه دهخدا

خطنویس. [ خ َ ن ِ ] ( نف مرکب ) خطاط. نویسنده. کاتب. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خطاط نویسنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس فال اوراکل فال اوراکل