خرکوف

لغت نامه دهخدا

خرکوف. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از بوم است که بسیار بزرگ باشد. ( از انجمن آرای ناصری ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ) :
عاشق که سمندر نبود خرکوف است
صوفی که قلندر نبود موقوف است
زاهد که نه پارسا بود موقوف است
رندی که نه شاهدیش باشد یوف است.شاه قاسم انوار ( از جهانگیری ).

فرهنگ عمید

نوعی جغد بزرگ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال انبیا فال انبیا فال نخود فال نخود