خدین

لغت نامه دهخدا

خدین. [ خ َدْ دَ ] ( ع اِ ) تثنیه خَدّ است. دو رخ. دو رخساره. ( یادداشت بخط مؤلف ).
خدین. [خ َ ] ( ع اِ ) یار. دوست. ( از دهار ) ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). صدیق. مصاحب. ( یادداشت بخط مؤلف ). || معشوق. ( از منتهی الارب )( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به خدن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال مکعب فال مکعب