برچین

لغت نامه دهخدا

برچین. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) بالای دیوار. فلغند. ( یادداشت مؤلف ). پرچین.خار و غیره که گرد کشت گیرند. رجوع به پرچین شود.
برچین. [ ب ُ ] ( اِ ) کارگر موقت که درمزارع گیرند برای درو کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کارگر موقت که در مزارع گیرند برای درو کردن .

دانشنامه عمومی

برچین ( به انگلیسی: Brechin ) یک شهرک در اسکاتلند است که در آنگوس واقع شده است. برچین ۷٬۱۹۹ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم