لغت نامه دهخدا
احمدیه. [ اَ م َ دی ی َ / ی ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) نام دیناری که امیر ابوالعباس احمدبن طولون بضرب آن فرمان داد: پس از آن امیر مذکور[ یعنی احمدبن طولون ] در عیار و تخلیص دنانیر جدّ وافی و کمال شدت و مبالغه را بجا آورد تا آنکه معروف و مشهور شد بدینار احمدیّه که طلائی بهتر از طلای دینار او دیده نشده. ( رساله اوزان و مقادیر مقریزی ).
احمدیه. [ اَ م َ دی ی َ ] ( اِخ ) صنفی از فرقه امامیه از مذهب شیعه منسوب به امام آنان احمدبن موسی بن جعفر علیهم السلام. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). و رجوع به احمدبن موسی بن جعفربن محمد شود.
احمدیه. [اَ م َ دی ی َ ] ( اِخ ) شهری است که بسال 619 هَ. ق. محمودبن محمد حمیری در ساحل دریا نزدیک بخرابه مرباط بنا کرد و این در عوض شهر مرباط و ظفار حضرموت بودکه محمود گاه استیلاء خویش ویران ساخته بود. و بمرباط چشمه ای گوارا بود که مجرای آن را به احمدیه بگردانید و گرد آن حصاری برآورد. ( ضمیمه معجم البلدان ).