لغت نامه دهخدا افرار. [ اِ ] ( ع مص ) گریزانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بر گریختن داشتن. ( المصادرزوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || دندان شیر افکندن ستور و برآوردن جز آن. || با کسی چیزی کردن که از آن بگریزد. || شمشیر شکافتن سر را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).