لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
استملاک
لغت نامه دهخدا
استملاک. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) تملک. بملک گرفتن. تصرف.
- استملاک کردن ؛ مالک شدن.
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) تملک ، به ملک گرفتن ، تصرف کردن .
فرهنگ عمید
جایی را ملک خود قرار دادن و آن را مالک شدن.
فرهنگ فارسی
ملک خواستن، جائی راملک خودقراردادن، مالک شدن
( مصدر ) تملک به ملک گرفتن تصرف کردن .
ویکی واژه
تملک، به ملک گرفتن، تصرف کردن.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال جذب
فال تماس
فال نخود
فال تاروت