لغت نامه دهخدا ازلاف. [ اِ ] ( ع مص ) نزدیک گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ). نزدیک کردن. ( غیاث ). نزدیک آوردن. ( زوزنی ). || جمع کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( غیاث ). فراهم آوردن. || واجب شدن.