لوت خواره

لغت نامه دهخدا

لوت خواره. [خوا / خا رَ / رِ ] ( نف مرکب ) لوت خوار :
شیرخواره چون ز دایه بسْکُلَد
لوت خواره شد مر او را می هلد.مولوی ( مثنوی نیکلسون دفتر 3 ص 73 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) لوت خوار : شیر خواره چون ز دایه بسگلد لوت خواره شد مر او را می هلد . ( مثنوی نیک. ۷۳ : ۳ )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم