هلد

لغت نامه دهخدا

هلد. [هََ ] ( ع مص ) فراگرفتن تب مردم را. ( منتهی الارب ).
هلد. [ ] ( هندی ، اِ ) اسم هندی عروق الصفراء است. ( مخزن الادویه ). زردچوبه.

فرهنگ فارسی

اسم هندی عروق الصفرائ است زرد چوبه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه