نذورات

لغت نامه دهخدا

نذورات. [ ن ُ ] ( از ع ، اِ ) در تداول ، آنچه از نقد وجنس که برای اماکن مشرفه فرستند. || طعام فاتحه روح بزرگان. || آنچه در راه خدا انفاق کنند و انفاق آن را بر خود واجب گردانند. ( ناظم الاطباء ). ج ِ نُذور. جج ِ نَذْر. رجوع به نَذر شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع نذور. جج .نذر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت