لغت نامه دهخدا
شعرم به همه جهان رسیده ست
مانند کبوتران مرعش.انوری.|| نوعی کبوتر که بسبب بزرگی جثه هنگام راه رفتن می لرزد و مرتعش می گردد.
مرعش. [ م َ ع َ ] ( اِخ ) شهری است به شام ، نزدیک انطاکیه. ( منتهی الارب ). شهرکی است خرم [ به شام ] و آبادان و خرد و با کشت بسیار و آبهای روان. ( حدود العالم ). یاقوت گوید شهری است در سرحد میان شام و روم آن را دو باره و خندق ، و در میانه باره دیگری است معروف به باره مروانی بنا کرده مروان حمار و ربضی دارد معروف به هارونیه. ( معجم البلدان ). امروز این شهر در ترکیه و حدود شمال سوریه واقع است و سی هزار تن سکنه دارد. و بر کنار دریاچه ای است در شمال غربی شهر منبج. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).