نمک پاشی

لغت نامه دهخدا

نمک پاشی.[ ن َ م َ ] ( حامص مرکب ) نمک پاشیدن. نمک بر چیزی افشاندن. عمل نمک پاش. || در تداول ، بی مزگی کردن. لوس شدن. سخن ناخوشایند و نامطبوعی بی ادبانه گفتن یا حرکتی ناپسند کردن. لطیفه ای دور از ادب گفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم