نفجان

لغت نامه دهخدا

نفجان. [ ن َ ف َ ] ( ع مص ) نفج. نفوج. ( از اقرب الموارد )( المنجد ). رجوع به نَفج در تمام معانی مصدری شود.

فرهنگ فارسی

نفج ٠ نفوج ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال زندگی فال زندگی فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان