نعم کردن

لغت نامه دهخدا

نعم کردن. [ ن َ ع َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اجابت کردن. رجوع به نعم شود :
ور بدین حاجتم نعم نکنی
نعم من ز بخت لا باشد.مسعودسعد.

فرهنگ فارسی

اجابت کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم