دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
مکن (۱۸ بار)
«مَکَّنّا» از مادّه «تمکین»، و «تمکین» به معنای فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است، اعم از آلات و ادوات لازم، یا علم و آگاهی کافی وتوان ونیروی جسمی وفکری.
راجه به مکان در «کون» سخن گفتهایم. افعالی از «مکن» مشتق اند از قبیل: امکن، مکن، تمکن و غیره که همه به معنی قدرت واقتدار و قدرت دادن به کار میروند. احتمال هست که اصل همه «کون» باشد. . و همانطور به یوسف در سرزمین مصر تمکن و قدرت دادیم . «اِنْ» در آیه نافیه است یعنی: گذشتگان را تمکن و قدرت دادیم در آنچه به شما در آن تمکن ندادیم (منظور این است که آنها از شما در قدرت و امکانات بیشتر بودند) . * . گفتهاند: معنی جعل به «نُمَکِنْ» تضمین شده یعنی: آیا برای آنها حرم امنی قرار ندادیم که میوههای هرچیز به آن جمع میشود؟ و بقولی «حرماً» ظرف است یعنی آیا آنها را در حرم امنی تمکن و قدرت ندادیم؟. * . و حتما تمکن و تسلط میدهد بدین آنها برای آنها، دینی که بر آنها پسندیده است. * . «اَمْکَنَ مِنْهُ» یعنی بر او تسلط و قدرت یافت: بیشتر به خدا خیانت کردند و خدا بر آنها مسلط شد و منکوبشان کرد. مکین: دارای مکانت و منزلت . تو امروز پیش ما محترم و مورد اعتمادی. . نیرومند و پیش خدا محترم است. * . . گفتهاند وصف رحم با مکین برای آن است که رحم متمکن و قادر است که نطفه را تربیت کند به نظر میآید منظور از آن عظمت قدر و بلند پایه بودن رحم است زیرا تنها محلیکه رشد نطفه در آن میسر و عملی است رحم است یعنی: سپس انسان را در قرارگاهی منیع و ممتاز قرار دادیم.