ملک تعالی

لغت نامه دهخدا

ملک تعالی. [ م َ ل ِ ت َ لا ] ( اِخ ) خدای تعالی. ملک العرش. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : آنگاه ملک تعالی نوح را علامتی بکرد عذاب را که چه وقت بود. ( قصص الانبیاء ). همه کوهها سر برآوردند «جودی » سر فروکشیده گفت من که باشم که مرا آن محل بود که ملک تعالی پیغامبری چون نوح بر من فرود آرد. ( قصص الانبیاء ). و رجوع به ملک ( اِخ ) و ملک قیوم شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال آرزو فال آرزو