معلقی

لغت نامه دهخدا

معلقی. [ م ُ ع َل ْ ل َ] ( ص نسبی ) مأخوذ از تازی ، چرخی. ( ناظم الاطباء ).
- کبوتر معلقی ؛ کبوتری که در هوا چرخ می زند. ( ناظم الاطباء ). کبوتری که در هنگام پرواز چون به ارتفاع مناسبی رسد به محور بالهای گسترده و بر مدار سر و دم خود چرخ می زند و این از محاسن کبوتر است.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی چرخی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال حافظ فال حافظ فال عشق فال عشق فال درخت فال درخت