نظر بلند

لغت نامه دهخدا

نظربلند. [ ن َظَ ب ُ ل َ ] ( ص مرکب ) بلندنظر. بلندهمت. مقابل کوته نظر. که خردک نگرش و اندک بین نیست. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. بُ لَ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) دارای طبع غنی ، دارای سعة صدر. مق نظرتنگ .

فرهنگ فارسی

دارای سعه صدر دارنده طبع غنی مقابل نظر تنگ تنگ نظر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم