نابارور

لغت نامه دهخدا

نابارور. [ بارْ وَ ] ( ص مرکب ) بی میوه. بی حاصل. بی بار. بی بر. درختی که میوه ندارد. مقابل بارور.

فرهنگ فارسی

بی میوه بی حاصل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ای چینگ فال ای چینگ