هفت طارم

لغت نامه دهخدا

هفت طارم. [ هََ رَ ] ( اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است. ( برهان ) : سُرادِق مزعفر در چهره هفت طارم اخضر کشیده. ( سندبادنامه ).

فرهنگ عمید

هفت آسمان، هفت طبق، هفت گردون.

فرهنگ فارسی

بابلیان به هفت طبقه آسمان و هفت طبقه زمین معتقد بودند و بدین معنی که برای هر یک از سیارات سبع فلکی و آسمانی قایل بودند . در ادبیات فارسی بجای هفت آسمان هفت گنبد خضرا و هفت صحیفه هفت دخمه خضرا هفت طبق هفت گوی هفت فلک هفت گردون هفت افلاک بسیار آمده است .
کنایه از هفت آسمان است : سرداق مزعفر در چهره هفت طارم اخضر کشیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ارمنی فال ارمنی فال رابطه فال رابطه