عبدالنبی

لغت نامه دهخدا

عبدالنبی. [ ع َ دُن ْ ن َ بی ی ] ( اِخ ) ابن علی بن مهدی الحمیری. صاحب زبید. وی پس از مرگ برادرش مهدی به سال 559 هَ. ق. به امارت رسید و با ملوک یمن جنگ کرده و تمام اموال و ذخایر یمن بدو منتقل گردید وی سپاهیانی را که در جنگ میگریختند میکشت. عبدالنبی عالم به ادب بود و او را شعری است. اسبان و سلاحهای جنگی را در اصطبل ها و مخزنهای خود نگهداری میکرد و هیچ یک از افراد نمیتوانستند اسبی و سلاحی نزد خود داشته باشند و در مواقع ضرورت به اندازه حاجت بدانها اسب و سلاح میداد. همواره جنگهائی میان او و بلوک یمن ادامه داشت و سرانجام سلطان علی بن حاتم بر وی ظفر یافت و به سال 570 هَ. ق. به قتل رسید. ( از الاعلام زرکلی ).

فرهنگ فارسی

ابن علی سومین و آخرین از امرای بنی مهدی ( در زبید ) ( جل. ۵۵۸ ه.ق ./ ۱۱۶۲ م .- ۵۶۹ ه.ق ./ ۱۱۷۳ م . ) ایوبیان او را بر انداختند و سلسله بنی مهدی را منقرض کردند.
ابن علی بن مهدی الحمیری صاحب زبید وی پس از مرگ برادرش مهدی بسال ۵۵۹ قمری بامارت رسید و باملوک یمن جنگ کرده و تمام اموال و ذخایر یمن بدو منتقل گردید وی سپاهیانی را که در جنگ میگریختند میکشت عبدالنبی عالم بادب بود و او را شعری است

فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالنبی (پسر) (عربی)
معنی: بنده پیامبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبدالنبی (ابهام زدایی). عبدالنبی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • عبدالنبی بن سعدالدین جزائری، از علمای بزرگ شیعه و متبحر در فن حدیث و رجال• عبدالنبی عراقی، از علمای بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری• عبدالنبی نوری، حکیمی دانشمند، عالمی فقیه، محقق اصولی و مجتهدی جامع علوم
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تماس فال تماس فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی