رخا. [ رَ ] ( ع اِمص ) نرمی و سستی و ضعف. ( ناظم الاطباء ). سستی و نرمی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آسانی. ( برهان ). نرمی و سستی و فراخی عیش. ( ازمنتخب و صراح اللغة ) ( از غیاث اللغات ) : خودرو چو خس مباش به هر سرد و گرم دهر آزاده سرو باش به هر شدت و رخا.مسعودسعد.و آن گزلی خان کهن کافری ظالمی است که... احوال وقایع شدت و رخای روزگار بر وی گذشته. ( المضاف الی بدایع الازمان ص 38 ). || ( ص ) فراخ.واسع. ( دهار ). رخا. [ رَ ] ( ع مص ) سست و نرم گردیدن. ( ناظم الاطباء ). سست شدن. ( دهار ). و رجوع به رخاء شود.
فرهنگ عمید
باد ملایم که چیزی را تکان ندهد، نسیم. وسعت عیش، فراخی روزی، فراوانی رزق.
فرهنگ فارسی
رخائ یا رخا رخائ
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] گشایش و فراوانی را رخاء گویند که به مناسبت در بعض ابواب فقه به پرداخته شده است. رخاء فراوانی نعمت و گشایش و رفاه در زندگی، مقابل شدت و سختی و بلا است. رخاء درابواب فقه از آن به مناسبت در بابهای صلات، تجارت و عتق سخن گفته اند. احکام رخاء ...