شاخ تیر

لغت نامه دهخدا

شاخ تیر. ( اِ مرکب ) فرسب. حمال. شاخ. عارضه. و رجوع به شاخ شود.

فرهنگ فارسی

فرسب حمال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم