غاس

لغت نامه دهخدا

غاس. [ سِن ] ( ع ص ) شیخ غاس ؛ پیر فانی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

شیخ غاس پیر فانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال جذب فال جذب فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو