خطابی

لغت نامه دهخدا

خطابی. [ خ ِ بی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به خطابه : سخنهای خطابی و امثال آن که بنظر اول آنرا نظرةالحرفا گویند. ( جهانگشای جوینی ). || لفظی و زبانی و شفاهی. ( ناظم الاطباء ).
خطابی. [ خ َطْ طا ] ( اِخ ) ابوسلیمان. رجوع به ابوسلیمان خطابی در این لغت نامه شود.
خطابی. [ خ َطْ طا ] ( اِخ ) ابومحمدعبداﷲبن محمدبن حرب الخطاب. وی از نحویان بود و مذهب کوفی در نحو داشت و او راست کتاب النحو الکبیر و کتاب النحو الصغیر و کتاب عمود النحو. ( ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

منسوب به خطابه . یا قیاس خطابی . قیاسی است مرکب از مقدمات مقبوله یا مظنونه و غرض از خطابه و قیاس خطابی ترغیب مردم است در آنچه آنان را سود دارد از امور معاش و معاد .
ابو محمد عبدالله بن محمد بن حرب الخطاب وی از نحویان بود و مذهب کوفی در نحو داشت و اوراست کتاب النحو الکبیر و کتاب النحو الصغیر و کتاب عمود النحو .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خطابی (ابهام زدایی). خطابی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: معانی• خطابی (استقراء)، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق و به معنای استقرای تشکیل شده از مواد خطابی• خطابی (قیاس)، به معنای قیاس مفید ظن و اقناع، و مؤلَّف از مظنونات و مقبولات و مشهورات غیرحقیقی اعلام و اشخاص• ابراهیم بن احمد خطابی، ابراهیم بن احمد خَطّابی، فقیه و محدّث قرن سوم هجری در اصفهان و قاضی اصفهان• حمد بن محمد بستی خطابی، خطّابی، ابوسلیمان حَمْدبن محمدبن ابراهیم بن خَطّاب بُستْی، محدّث ، فقیه و لغت شناس قرن چهارم• عبدالکریم خطابی، نام دو تن از رهبران ضداستعماری کشور مغرب (مراکش)• محمد عربی خطابی ، بدون اطلاع آنچنانی از زندگی نامه وی، دارای آثار متعدد عمدتا در طب• محمد بن عبدالکریم خطابی، از رهبران مجاهد مراکش در قرن چهاردهم هجری/ بیستم میلادی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال کارت فال کارت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت