حراک. [ ح َ ] ( ع اِ ) جنبش. یقال : ما به حراک. ( منتهی الارب ). حرکة. حرکت. ( مهذب الاسماء ). حراک. [ ح ُ ] ( ع اِ ) ایام حراک ؛ آن روزهائی که صید ماهی کم شود و آن به تابستان است.
فرهنگ معین
(حَ ) [ ع . ] (اِمص . ) جنبش .
فرهنگ عمید
حرکت، جنبش.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جنبش . آنروزهائی که صید ماهی کم شود و آن به تابستان است